سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منتظر منجی

یا صاحب الزمان (عج) السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) یا مهدی ادرکنی ...

اعتصام هم باید دسته‌جمعی باشد
چرا فرهنگ کار جمعى در جامعه‌ى ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعى را غربى‌ها به اسم خودشان ثبت کرده‌اند، اما اسلام خیلى قبل از اینها گفته است: «تعاونوا على البرّ و التّقوى»، یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا». یعنى حتّى اعتصام به حبل‌اللّه هم باید دسته‌جمعى باشد؛ «و لا تفرّقوا».

بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌ 1391/07/23

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آموزش کار جمعی 
نکته‌ى دیگر، کار جمعى، تعاون و همکارى با یکدیگر و همت بلند است. کودکان و همچنین جوانان را از آغاز عادت بدهیم که با همتِ بلند نگاه کنند. مسائل گوناگونى وجود دارد که اینها را باید در سطح دنیا دید، در سطح جهانى باید مشاهده کرد، نه در سطح منطقه‌اى، چه برسد به این که انسان بخواهد آنها را در سطح کشورى یا در سطح ولایتى و استانى ببیند.
بیانات در دیدار معلمان و اساتید دانشگاه‌های خراسان شمالى‌ 1391/07/20

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif یک نقص ملی 
می‌دانید ملت‌ها خصال ملى دارند. بعضى از ملت‌ها خصلتى دارند که خصلت عمومى است، بعضى از ملت‌ها خصلت‌هاى دیگرى دارند که حالا مربوط به تاریخ و جغرافیا و اقلیم است و به عوامل گوناگونى وابسته است. ما این روحیه‌ى شور و شوق را، میل به تحقیق را، کنجکاوى را، خسته نشدن و پیگیرى کردن را باید در ملتمان به وجود بیاوریم. این روحیه، کم است؛ نیست.

کار جمعى هم که گفتند، همین جور است؛ کار جمعى هم جزو خصال ملى ما نیست. شما به ورزش‌هاى ما هم که نگاه کنید و مقایسه کنید با ورزش‌هائى که متعلق به اروپائى‌هاست، مى‌بینید همین جور است. ورزش ملى ما که کشتى است، یک ورزش انفرادى است. حتّى ورزش باستانى ما هم که یک ورزش دسته‌جمعى است، هر کسى براى خودش ورزش می‌کند. می‌دانید وقتى که توى گود زورخانه می‌روند، کار دسته‌جمعى انجام نمی‌گیرد؛ با هم یک حرکاتى را انجام می‌دهند، هر کسى ورزش خودش را انجام می‌دهد؛ مثل فوتبال یا والیبال نیست که کار این، مکمل کار آن باشد؛ لذا کار، کار جمعى نیست. این یک نقص ملى است در ما؛ این را باید درست کرد؛ باید تزریق کرد. این کارِ کیست؟ کار دانشگاه است. بنابراین دانشگاه غیر از مسئله‌ى علم، باید به مسئله‌ى فرهنگ هم بپردازد.

ما می‌توانیم این جوان را صبور، قانع، مایل به کار، مایل به تحقیقات، اهل کار جمعى، اهل اغماض، اهل تغلیب عقل بر احساس، اهل انصاف، اهل وقت‌شناسى، اهل وجدان کارى تربیت کنیم؛ می‌توانیم هم عکس این صفات را در او تزریق کنیم. واقعاً این جوانى که در اختیار دانشگاه قرار می‌گیرد - یک جوان هجده نوزده ساله - در خور این تربیت هست. در دوره‌هاى بخصوص لیسانس - این دوره‌ى اول - می‌توان روى این مسئله واقعاً فکر کرد، برنامه‌ریزى کرد. شما می‌توانید یک نسلى را به وجود بیاورید که این نسل داراى این خصوصیات اخلاقى باشد. این هم برنامه‌ریزى می‌خواهد؛ این با پوستر و با دستور و با اینها درست نمی‌شود.

همان‌طور که شما براى کار علمى نیاز به برنامه‌ریزى دارید و باید برنامه‌ى کلان ترتیب بدهید، براى این کار هم برنامه‌ى کلان لازم است. این برنامه‌ى کلان هم توى خود دانشگاه باید انجام بگیرد؛ این چیزى نیست که ما بگوئیم بیرون دانشگاه انجام بدهند، به دانشگاه ابلاغ کنند؛ اینها حکمى نیست که با حکم بشود این کارها را کرد؛ اینها کارهائى است که باید از درون دانشگاه‌ها بجوشد. من اینها را عرض می‌کنم تا ان‌شاءاللَه این زمینه و ذهنیت به وجود بیاید و روى مسئله‌ى فرهنگى در دانشگاه کار بشود.
بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران‌ 1388/11/13
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif تحقیق دسته‌جمعى، خاطرجمع‌تر است
حوزه باید با سبکهاى نوین تحقیق آشنا بشود. تحقیق که مى‌گوییم، منظورمان، هم تحقیق عمقى است - یعنى همان چیزى که ما در حوزه به آن تحقیق مى‌گوییم؛ یعنى تعمق در مطلب - و هم تحقیق عرضى است، که در روشهاى اروپایى به آن هم تحقیق مى‌گویند، و ما به آن تتبع مى‌گوییم. در اسم‌گذارى بحثى نداریم؛ این هم یک نوع تحقیق است؛ تحقیق عرضى است، تحقیق سطحى است؛ یعنى در سطح و در عرض، دنبال مطلبى گشتن. امروز هر دو نوع تحقیق، روشهاى نوینى دارد. استادانى مى‌نشینند، دانشجویانى را هدایت مى‌کنند؛ کار گروهى انجام مى‌گیرد و تحقیقى دسته‌جمعى عرضه مى‌شود. تحقیق دسته‌جمعى، خاطرجمع‌تر از تحقیق فردى است؛ اختلافات کمتر مى‌شود و پیشرفتها بیشتر مى‌گردد. این روشها را باید در حوزه به کار بیندازیم. ما در حوزه همیشه روش فردى را دنبال مى‌کردیم. به نظر من، هنوز هم روشها فردى است. همین درسى که شما ملاحظه مى‌کنید، یک کار فردى است. درست است که صدنفر، هزارنفر پاى درسى نشسته‌اند، اما هر یک از آنها جداگانه با استاد روبه‌روست و مخاطب استاد است؛ بعد هم مى‌رود و مشغول کار خودش مى‌شود. حتّى مباحثه‌ى ما کارى فردى است. عجیب است! یک روز این آقا استاد مى‌شود، او شاگرد؛ این گوینده است، او شنونده؛ یک روز هم او استاد مى‌شود، این شاگرد؛ او گوینده مى‌شود، این شنونده! یعنى کارِ با هم و دسته‌جمعى نیست، تعامل فکرى نیست؛ کار فردى است. البته این کار فردى جهات حسنى هم دارد، که محسنات این کار و این شکل نباید از دست برود؛ اما روشهاى دسته‌جمعى هم در دنیا معمول است؛ چرا ما از این روشها استفاده نکنیم؟
بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ 1370/06/31

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif برای اینکه اشتباه کوچک هم در کار نباشد
احساس پیمودن راه جدید، احساس خیلى خوبى است؛ یعنى واقعاً ما احساس کنیم که در عالم دائرةالمعارف نویسى، یک کار جدید مى‌کنیم. به عبارت دیگر، چون تاکنون دائرةالمعارف اسلامى به قلم جمعى از مسلمانان متدین و شیفته‌ى اسلام نوشته نشده است، ما حالا مى‌خواهیم آن کار را بکنیم. این احساس خوب است و من کاملاً موافق با آن هستم. معمولاً در این‌طور کارها، چند درصد اشتباه هم دیده مى‌شود. چه کار کنیم که همان درصد کوچک اشتباه هم در کتاب نماند؟ هر چه بتوانیم اشتباه نکنیم، بهتر است. اصلاً کار جمعى هم مى‌تواند بى‌اشتباه در بیاید. آنچه نمى‌تواند بى‌اشتباه در بیاید، کارى است که یک نفر انجام مى‌دهد؛ و الّا کارى که جمعى مى‌کنند، واقعاً چه اشکالى دارد که کارى کنیم اصلاً بى‌اشتباه در  بیاید؟
بیانات در دیدار اعضاى بنیاد دایرةالمعارف اسلامى 1368/07/30

نویسنده محمد مانعی در شنبه 92/2/7 | نظرات ()
  • فقر شب را بی غذا سرکردن نیست، فقر روز را بی اندیشه سر کردن است.
  • هست را اگر قدر ندانی می شود بود...
  • باید یاد بگیریم استاد تغییر باشیم نه قربانی محض تقدیر...
  • بعضی از آدم ها مثل لیوان هستن، اگر زیادتر از ظرفیتشون بهشون بها بدی سریز می کنن، اون وقت هم خودشون و کثیف می کنن، هم دور و برو!!!

نویسنده محمد مانعی در چهارشنبه 91/12/16 | نظرات ()

آیت ‌الله مصباح یزدی میفرمایند : اگر امثال بنده شبانه‌روز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده ، والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت برنمی ‌آییم .


نویسنده محمد مانعی در دوشنبه 91/11/2 | نظرات ()

توی این فکر بودم
که چه جوری بهش بگم بی زحمت ضبط ماشینتون رو خاموش بفرمایید
که دیدم یه خانوم محجبّه
دست بلند کرد
و سوار ماشین شد
چیزی نگذشت که دیدم
راننده ی تاکسی
خودش از این خانم حیا کرد
و ضبط ماشینش رو خاموش کرد
به خودم گفتم
گــاهــی مـواقع
تـیــپ و ظــاهــر یه آدم مـسـلمون
خودش یه دنـیــا نـهـی از مـنکره


نویسنده محمد مانعی در دوشنبه 91/10/11 | نظرات ()
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )